حورا صدر در گفتوگو با ایسنا تاکید کرد: اخباری که به نقل از السنوسی درباره سرنوشت امام موسی صدر منتشر شده کذب است.
او با بیان این که پیش از این نیز اخباری از این دست بسیار منتشر شده که بلافاصله پس از انتشار تکذیب شده است، اظهار کرد: منتظریم که این خبر نیز مانند اخباردیگری که با منابع مشکوک و غیرموثق منتشر شده بود تکذیب شود، منبع این خبر مشخص نیست متاسفانه برخی رسانهها به دلیل این که میخواهند اولین خبر را در مورد امام موسی صدر منتشر کنند دست به انتشار اخباری با منابع غیرقابل اعتماد میزنند.
صدر اضافه کرد: هنوز هیچ خبری در مورد محتوای دیدار وزیر خارجه لبنان با السنوسی در موریتانی منتشر نشده است.
او یادآور شد: این پرونده با توجه به حساسیتی که دارد نیاز به اطلاعات موثقی دارد. اخبار منتشر شده به نقل از این مقام پیشین لیبیایی قابل اعتماد نیست. هیات مشترک لبنانی ـ لیبیایی مسوولیت اصلی پیگیری این مساله را دارد و منتظر اعلام خبر آزادی امام موسی صدر از سوی این کمیته هستیم.
این روزها خبر دستگیری و استرداد عبدالله السنوسی از موریتانی به لیبی بار دیگر موجی از امید را برای یافتن محل اختفای امام صدر به پا کرده است. در این لحظات که در هر ثانیه اش منتظر شنیدن خبر رهایی امام مظلوممان هستیم به نظرم آمد باری دیگر پیشگویی هایی که در سالهای گذشته توسط عرفای بزرگ درباره زنده بودن و بازگشت امام موسی صدر بیان شده با یکدیگر مرور کنیم.
" فایده مجموعه این حکایتها و حکایتهای مشابه آنها حداقل این است که دوستداران امام صدر را تشویق، دلگرم و بلکه استوار میسازد که اگر تاکنون بر اساس شواهد و قرائن مادی به حیات و بازگشت آن بزرگوار امیدوار بودهاند، راهی درستی رفتهاند و انشاءالله به سر منزل مقصود خواهند رسید. ان الله علی رجعه لقادر. " به نقل از وبگاه استاد ارجمند آقای دکتر کمالیان :
دکتر محسن کمالیان، مدیر وبگاه "روایت صدر" در مطلبی با اشاره به دیدار اخیر خود با آیت الله شاه آبادی و شرح یکی از مکاشفات ایشان درباره سرنوشت امام موسی صدر با توجه به تحولات جاری در کشور لیبی، به برخی اخبار غیبی دیگر در این زمینه نیز اشاره کرده است.
در ادامه این مطلب به برخی نقل قول ها از حضرت آیت الله بهجت(ره)، آیت الله احمد انصاری قمی(ره)، آیت الله میرزا علی احمدی میانجی(ره)، شیخ جعفر مجتهدی(ره) و یک غیبگوی ساکن کوفه درباره آزادی امام موسی صدر و بازگشت ایشان به ایران اشاره شده است که از نظر می گذرد.
صبح روز دوم فروردین ماه جاری، خداوند توفیق داد و در قم خدمت آیتالله
العظمی میرزا محمد شاهآبادی رسیدم. آیتالله شاهآبادی، استاد برجسته فلسفه و
عرفان حوزه علمیه قم، از فرزندان برومند مرحوم آیتالله میرزا محمد علی شاهآبادی،
استاد دلبند عرفان نظری امام خمینی است. آنطور که طی یکی دو هفته گذشته از برخی
دوستان، از جمله سروران ارجمندم حججالاسلام و المسلمین آقای محمدتقی فاضل میبدی و
حاجآقا رضا مختاری شنیدم، آیتالله شاهآبادی در فلسفه و عرفان جایگاه بلندی
دارند؛ چنان که در نظر پارهای اهل خبره، حتی بر بزرگانی چون آیاتالله جوادی
آملی، حسنزاده آملی، آقا یحیی انصاری شیرازی و مصباح یزدی، مقدم شمرده میشوند.
راست گفتهاند که دنیا کوچک است و اگر کوه به کوه نمیرسد، آدم به آدم میرسد. دو
سه هفته پیش بود که جملهای از آیتالله شاهآبادی نقل شد و محافل
دوستداران امام صدر را در فضای مجازی ترکاند: «آقای صدر زنده است و مسافر ایران»!
نگارنده نیز مانند بسیاری دیگر از دوستداران امام صدر، از لحظه شنیدن این خبر
علاقه مند بود بداند منشأ خبر و سایر جزئیات احتمالی آن چیست؟ شاید دو سه روز
بیشتر از انتشار خبر نگذشته بود که در تماسی تلفنی با پدرم اطلاع یافتم، یکی از
دوستان فاضل و گرانقدر ما، آقای حاج محمد حسین سعیدیان، داماد آیتالله شاهآبادی
است. بلافاصله با آقای سعیدیان تماس گرفتم و قرار اولیه دیدار با آیتالله شاهآبادی
گذاشته شد. جلسه حدود چهل و پنج دقیقه طول کشید. هم خود آقای سعیدیان محبت کرد و
در جلسه حضور داشت، هم اخالزوجه محترم ایشان جناب آقای حاجآقای شاهآبادی.
ابتدای جلسه از آیتالله شاهآبادی سؤال کردم که آیا با امام صدر همدرس بودهاند
و آیا احیاناً خاطرهای شخصی نیز از ایشان به یاد دارند؟ پاسخ آیتالله شاهآبادی
در باره همدرس بودن با امام صدر منفی بود؛ اگرچه هر دو بزرگوار نزد مرحوم آیتالله
العظمی شریعتمداری درس خارج فقه خوانده بودند، اما زمان تلمذشان و شاید نیز نوع
جلسه درسیشان، ظاهراً یکی نبود. آیتالله شاهآبادی حضور امام صدر در درس آیتالله
العظمی شریعتمداری را به یاد نداشتند. وقتی توضیح دادم که امام صدر همراه آیات
عظام سید موسی شبیری زنجانی، مرحوم آقا مجدالدین محلاتی و مرحوم آقا مرتضی جزایری
در درس خارج فقه مرحوم شریعتمداری شرکت داشتند، فرمودند احتمالاً آن درس خصوصی
بوده است و من در آن حضور نداشتم. سپس خاطره لطیفی را نعریف کردند که به خود
ایشان، مرحوم پدرشان و نیز مرحوم آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر مربوط بود و
ظاهراً امام صدر در آن تنها نقش واسطه را داشت.
با اشاره به جمله نقل شده از آیتالله شاهآبادی با اندکی صراحت و البته استجازه
قبلی از آقای سعیدیان سؤال کردم که آن بزرگوار تا چه اندازه به حیات امام صدر و
بازگشت ایشان امید دارند؟ پاسخ حضرت آیتالله چنین بود که جملهای را که فرمودند،
«از باب شهود» بوده است. فرمودند (نقل به مضمون) که آنچه در مکاشفه مشاهده میشود،
ممکن است گاهی هم رخ ندهد؛ اما دعا میکنیم تا آنچه نقل شد، رخ دهد، انشاءالله.
تأکید کردند که قذاقی البته باید سقوط کند تا آزادی و بازگشت امام صدر امکانپذیر
شود. سپس فرمودند که پس از سقوط قذافی، آقای صدر بر طیارهای سوار خواهند شد و به
ایران خواهند آمد.
به یاد آوردم و خدمتشان عرض
کردم که البته امام صدر خود نیز در گفتگو با برخی دوستان ایرانی خویش – از جمله دکتر رحمان کارگشا طبیب محبوب و خیر شهر اراک -
تصریح کرده بودند که قصد اقامت تا آخر عمر را در لبنان ندارند و وقتی به اوضاع
شیعیان آن کشور سر و سامان دادند، به وطن باز خواهند گشت.
گفتگو در باب آمدن امام صدر به ایران بود که آیتالله شاهآبادی به نکته مهمی
اشاره کردند. فرمودند (نقل به مضمون) که برخی افراد که در تحریک قذافی به دستگیری
امام صدر نقش مهم داشتند، از به ظاهر دوستان خود آن بزرگوار در لبنان بودند!
پرسیدم آیا منظور شما ایرانیانی است که آن زمان در لبنان سکونت داشتند؟ فرمودند
خیر؛ لبنانی بودند! از همان کسانی بودند که در ظاهر برای آقای صدر احترام و حرمت
فراوانی قائل بودند؛ اما در خفا با قذافی دسیسه کردند تا آقای صدر توسط وی بازداشت
گردید. پرسیدم آیا این فرد یا افراد از علما بودند؟ فرمودند خیر؛ از افراد باطل
بودند! اینجا دوست ارجمندم آقای سعیدیان به عامل «حسادت» اشارتی کردند که با سکوت
[و به نظرم تأیید ضمنی آیتالله شاهآبادی] مواجه شد.
از آیتالله شاهآبادی سؤال کردم که انشاءالله در صورت حیات و بازگشت امام صدر،
وضعیت آن بزرگوار را چگونه پیشبینی میکنند؟ پاسخ حضرت آیتالله (نقل به مضمون)
چنین بود که آقای صدر به هر حال بر محیط اطراف خود تأثیرگزار خواهند بود، اما در
حالت جسمانی «ضعف». بعد توضیح فرمودند که در مورد یک انسان متحرک، پر انرژی و
دینامیک چون آقای صدر، بدیهی است که 33 سال زندان و انقطاع از اجتماع و عرصه
فعالیت، وی را بیمار، رنجور و ضعیف خواهد ساخت. مضاف بر اینکه آقای صدر امروز در
سن 83 سالگی هستند. عرض کردم البته مهم هم نیست که امام صدر از این به بعد در عرصه
سیاست نقشآفرینی کنند یا نکنند؛ مهم آن است که انشاءالله زنده و سالم بازگردند
تا سالهای آخر عمر را کنار خانواده و دوستان خویش در آسایش بگذرانند.
اواخر جلسه از آیتالله شاهآبادی تقاضا کردم تا نگارنده را با بیان جملهای نصیحت
بفرمایند. بلافاصله فرمودند (نقل به مضمون): «الم یعلم انَّ الله یری»؟ آیا نمیدانید
که خداوند شما را میبیند؟ که خداوند همه وقت و همه جا حاضر است؟ که همواره در محضر
خداوند هستید و خدا از همه اعمال و افکار و خصوصیات شما آگاه است؟ جا خوردم و با
خود گفتم: به راستی ما انسانها اگر همین یک نکته را میتوانستیم در زندگی
روزمرِّه خود مورد توجه قرار دهیم، اوضاع و احوالمان چقدر در جهت صلاح و نیکی
متحول میشد ... . آخر جلسه چند دقیقهای
را با کمک آقای سعیدیان به مرور حکایتهای مشابه پرداختیم :
1-مرحوم آیتالله شیخ محمد شریف
رازی، حدود 30 سال پیش در کتاب گرانسنگ «گنجینه دانشمندان» از
مرحوم آیتالله شیخ احمد انصاری قمی از پیرزنی غیبگو در کوفه نقل کرده است که
امام صدر پس از گذراندن سالهای طولانی زندان در پی تحولی جهانی آزاد خواهد شد و
مانند حضرت یوسف(ع) در دنیا عزت خواهد یافت.
[متن کامل این موضوع به نقل از کتاب عزت شیعه، تألیف نویسنده همین مطلب، بدین شرح
است: جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج
شیخ احمد انصاری قمی که از افاضل نجف اشرف است، قضیه زیر را که
تأیید نظر معظم له را می کند ، نقل کردند. گفتند برادر همسر من، فرزند آیت الله
آقا نجفی همدانی، صاحب تفسیر "انوار درخشان"، مفقود شد و ما هیچ راهی و
خبری از او نداشتیم که آیا زنده است و یا مرده؛ پس به ما گفتند که زنی در کوفه از گمشده خبر می دهد.
به سراغ آن زن رفتم و طبق معمول یک درهم به او دادم و گفتم گمشده ما را پیدا کن.
اسم او و مادرش را پرسید؛ گفتم. پس از حسابی که داشت، گفت این گمشده شما زندانی و
سالم و به همین زودی آزاد می شود. همین طور شد که گفته بود؛ در روز ششم آبان 57 که
زندانی های قصر و اوین آزاد شدند، او هم آزاد شد. پس من به فکر امام موسی افتاده و
به آن زن مراجعه کردم. گفتم گمشده دیگری دارم. پس یک ربع دینار خواست؛ به او دادم.
مانند سابق از اسم او و مادرش پرسید. گفتم؛ حساب کرد و گفت: این گمشده شما در یک جا مانند یوسف صدیق زندانی و
سالم است؛ و هیچ راهی با خارج برای او نیست و از خارج هم هیچ
ارتباطی با او ممکن نیست؛ لیکن در "یک تحول جهانی" آزاد خواهد شد ان
شاءالله (و مانند یوسف زندانی، عزیز عالم خواهد بود ان شاءالله]
2- مرحوم آیتالله میرزا علی احمدی
میانجی در اوایل دهه هفتاد شمسی طی گفتگو با نگارنده به خوابی اشاره
و تصریح فرمودند که امام صدر زنده است و ذخیره الهی، تا روزی انشاءالله باز گردد
و به درد اسلام و مسلمین خورد ...
3- آیتالله شیخ جعفر سبحانی
نیز در همان اوایل دهه هفتاد شمسی طی گفتگویی برای نگارنده نقل فرموده بودند که در
عالم خواب از خود امام صدر سؤال و پاسخ دریافت کرده بودند که آن بزرگوار زنده و
هنوز در همین دنیای ما هستند.
4- همین پایگاه، در مطلبی دیگر به نقل از یکی از رزمندگان عارف دوران دفاع مقدس آورده است: شاعری معاصر روزی در محضر مرحوم شیخ جعفر مجتهدی و در هنگام صرف غذا برای لحظاتی فکرش متوجه آقای صدر شده و راز سرنوشت آن بزرگوار ذهن او را درگیر مینماید. در این هنگام شیخ جعفر که متوجه حالت روحی شاعر گشته، علت مکث چند لحظهای ایشان را سؤال میکند. شاعر ابتدا از بیان آن چه در خاطر گذرانده امتناع مینماید اما شیخ جعفر میفرماید که آنکه یادش ذهن شما را مشغول ساخته، زنده است.
یک بار در مجلس نشسته بودیم. یکی از جوانها گفت امام می خواهند بروند دمشق. راه امن نیست و امام هم اجازه نمی دهند محافظ همراهشان برود. بیایید نقشه ای بریزیم. من می روم ماشین پدرم را می آورم شما هم اسلحه تهیه کنید و بگذارید در صندوق ماشین. ماشین را هم پشت مجلس پارک می کنیم. وقتی امام راه افتاد سریع دنبالش راه می افتیم و از دور مواظبش هستیم.
مقدمات کار را آماده کردیم. نشسته بودیم و منتظر بودیم. امام موسی صدر آن جوان را صدا زد و با او صحبت کرد. وقتی جوان برگشت گفت: بلند شوید بروید! امام فهمیده، از کجا فهمیده نمی دانم! به من گفت فلانی! اگر خدا بخواهد کسی را از دنیا ببرد نه شما نه هیچ کس دیگری نمی توانید جلوی خدا را بگیرید و اگر بخواهد من زنده باشم هیچ ارتشی نمی تواند مرا بکشد. ثانیا مگه شما آموزش دیدید برای این کارها؟! بلند شید برید خونه هاتون!
امروز یکسال دیگر هم از رفتنت گذشت ولی ما هنوز چشم انتظار بازگشت توایم ای امام جاوید...
دیدم و باور کردم عاقبت آن قذافی جانی(ملک الملوک آفریقا!) را که بعد از ۴۰ سال سلطنت او را همچون موشی از سوراخ فاضلاب درآوردند و جسدش را کف خیابان لگدمال نمودند... دیدم و باور کردم عاقبت آن صدام جنایتکار را که از قعر چاهی بیرون آوردند و اعدام کردند ... اما ندیده باور دارم آن خدایی که ظالمان را از اوج قدرت به چاه می اندازد و همان خدایی که یوسف را از چاه به فرمانروایی می رساند خواهد توانست محبوب من امام موسی صدر را پس از ۳۴ سال زنده از زندان بیرون بیاورد. پس تا آن روز به انتظارش می نشینم...
شهریور 1357 . فرودگاه بیروت ، امام موسی صدر درحال عزیمت به لیبی. این آخرین تصویر از امام موسی صدر است.
وزیر امور خارجه لبنان که برای شرکت در اجلاس غیرمتعهد ها به تهران سفر کرده است، روز سه شنبه در گفت و گو با یکی از خبرگزاری های داخلی تاکید کرد امام موسی صدر به زودی آزاد می شود . اما او توضیح بیشتری در این باره ارایه نکرد.
خبرنگار جام جم آنلاین در تماس با داماد امام موسی صدر صحت خبر ارایه شده از سوی وزیر خارجه لبنان را جویا شد.
« مهدی فیروزان» گفت: پس از تشکیل هیات مشترک لیبیایی- لبنانی ، تحقیقات میدانی گسترده ای برای روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر آغاز شد.
وی افزود: نتیجه این تحقیقات که به صورت مستند به مقامات لبنانی تسلیم شده است نشانگر این حقیقت است که امام موسی صدر زنده است.
وی تاکید کرد که خانواده امام موسی صدر خود را برای استقبال از او آماده کرده اند.
در همین حال دفتر جنبش امل لبنان در تهران به مناسبت سی و چهارمین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر و دو همراهش بیانیهای منتشر کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، در متن این بیانیه آمده است :
امام و دو همراهش در قید حیات بوده و در لیبی به سر میبرند و این مساله منوط به برانگیخته شدن همت مسوولان لیبیایی برای تسریع و تلاش بیشتر آنان در خصوص اقدامات قضایی و امنیتی میباشد.
سخنان رباب صدر، خواهر امام موسی صدر درباره زنده بودن امام موسی صدر نیز که در گفت وگویی تلویزیونی که چند روز پیش انجام شد، به اطلاعات مؤکد و موثقی بازمی گردد و دلایلی قاطع دارد که به زودی در روزهای آینده یا حداکثر چند هفته آینده اعلام خواهد شد.
این سخنان در حالی مطرح شده که در ماههای اخیر درباره این پرونده اظهارات شایعه وار بسیاری شده است که به سیر تحقیقات و سری بودن آن زیان بسیاری وارد کرده است.
سفر رسمی اخیر وزیر دادگستری لیبی، علی حمیده عاشور که در بعدازظهر روز پنجشنبه دوازدهم ژوئیه گذشته صورت گرفت، برای تأکید بر این بود که آنچه درباره وجود جسدهایی مربوط به امام موسی صدر و دو همراهش گفته شده به هیچ وجه صحیح نیست و طرف لیبیایی دچار سوء تفاهم و اشتباه شده بوده است. و بعد از نتایج تحقیقات دی.ان.ای حکومت لیبی از این سخن بازگشته است و رئیس مجلس انتقالی، مصطفی عبدالجلیل نیز آنچه را درباره این موضوع گفته بوده است، نفی کرده است.
همچنین حسن الشامی، دبیر کمیته رسمی پیگیری قضیه امام موسی صدر با اشاره به اینکه سخنانی که درباره جسد یا لباسهایی مربوط به امام صدر یافت
شده است، همه بی اساس بوده است و طرف لبنانی به صورت علمی این مطلب را اثبات کرده،
افزود: «ما اطلاعاتی به دست آورده ایم که معتقدیم بسیار ارزشمند است و با اطلاعات
طرف لیبیایی همخوانی دارد و همچنین سرنخ هایی به دست آمده که فعلاً آنها را به علت
سری بودن تحقیقات نمی توانیم منتشر کنیم.»
او در گفت وگویی تلویزیونی اضافه
کرد: «ما همچنان بر مواضع خود تأکید می کنیم. احتمال بسیار وجود دارد که امام و دو
همراهش در مکانی نامعلوم زندانی باشند زیرا لیبی کشوری پهناور است و احتمالاً این
سه یار در مکانی که دور از دسترس حکومت لیبی است به سر می برند. ما ایمان داریم به
اینکه امام صدر زنده است زیرا عمر به دست خداست و ثابت شده است که امام لیبی را ترک
نکرده و هیچ دلیلی که وفات امام را ثابت کند، وجود ندارد.»
منابع مسئول این پرونده همچنین اعلام کرده اند: «ادله محکم و موثقی هست که بر وجود
امام صدر در یکی از زندان های لیبی تا اواخر دهه 1990 و آغاز سال 2000 تأکید می
کند. و هیچ دلیل یا سرنخی که نشانگر زنده نبودن امام صدر باشد تا به امروز وجود
ندارد و ایشان اکنون در 84 سالگی به سر می برد.»
این منابع در نهایت افزوده
اند: «ما سرنخ هایی جدی و تازه ای داریم که به زودی پس از کامل شدن آنها را اعلام
می کنیم که به کشف حقایقی مفید درباره قضیه امام و دو همراهش منجر خواهد شد. با
تأکید بر اینکه شرط کمیته لبنانی و خانواده امام صدر و دو همراهش جست وجوی لیبی
برای دستیابی به زندان های کشف نشده است و اینکه با تمام توان آماده ادامه
همکاریاند.»
منابع:
1. اعلام نتیجه تحقیقات مشترک لیبی و لبنان: امام موسی صدر زنده است
2. دلیلی بر زنده نبودن امام صدر نیست / سرنخ های تازه از قضیه امام موسی صدر
4.سخنانی که درباره یافتن جسد یا لباس امام موسی صدر بیان شده بود، صحیح نبود
دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت :
<<...آن چیزی که ما در ادبیات و فرهنگ دینی خود از آن به «خُلق محمدی» یاد میکنیم، امام موسی صدر آن را به طور کامل داشت. من هرگز ندیدم که ایشان از این اطرافیان خود عصبانی شده باشد؛ در حالیکه بعضی اوقات واقعاً ایشان را اذیت میکردند. هر کس که به حازمیه [مقر مجلس اعلای اسلامی شیعه] میآمد، میخواست ایشان را ببیند. خوب، ایشان هم مثل هر انسان دیگری خسته میشد. اما من هرگز ندیدم، نه تنها در حضور آنها، بلکه حتی وقتی تنهایی در خلوت پای سماور مینشستیم تا یک فنجان چای بنوشیم، که احساس عصبانیت یا دلتنگی کرده باشد. به مسائل اخلاقی و انسانی دقیقا توجه داشت. یک بار دهکدهای مسیحی را در جنوب لبنان بمباران کرده بودند و دو نفر از جوانان مسیحی آن کشته شده بودند. من تازه از آمریکا به بیروت آمده بودم. به من گفت که من دارم میروم تا از خانوادههای این دو جوان مسیحی یک عیادتی بکنم. تو هم بیا با هم برویم؛ بد نیست. گفتم برویم، من دوست دارم. با ماشین ایشان رفتیم. روستای مسیحی درست کنار مرز مناطق اشغالی و اسرائیل بود. آنجا من با چشم خود دیدم که ایشان با مسیحیها چه رفتاری دارند و مسیحیها چه رفتاری با ایشان دارند. اینها همان چیزی است که امامان ما میگویند؛ که مردم را با رفتارتان به دین جذب کنید و نه با زبانتان. آقای صدر این امتیازات را داشت. ایشان علاوه بر اینکه تمام این نکات جامعهشناختی، روانشناختی و اجتماعی را داشتند، جایگاهشان در لبنان طوری بود که به مسائل سیاسی منطقه نیز اشراف کامل داشتند. من این اشراف سیاسی ایشان را در کمتر روحانی دیگری دیدم. ایشان مسائل سیاسی را میفهمید و اشراف داشت. این اشراف ایشان باعث شده بود تا مسائل را در ورای این روابط سیاسی عادی ببیند.
...آن چیزی که آقای صدر در لبنان بدست آورد، خودش بدست آورد. ایشان وقتی در سال 1959 به لبنان رفتند، خودشان با آن قد بلند و رشید پشت ماشین کوچک فولکسواگن نشستند و ظرف یک سال نزدیک صد هزار کیلومتر را در آن کشور کوچک زیر پا گذاشتند. ببینید، هیچوقت روحانیون ما این اخلاقها را نداشتند که خودشان پشت ماشین بنشینند و اینگونه متحرک باشند. دهکدهای نبود که امام موسی صدر ندیده باشد. هر دهی را که میگفتید، ایشان رفته بود و آنجا را دیده بود. یک خانواده شیعه نبود که امام موسی صدر آن را نشناسد. آقای صدر انصافاٌ با یک نگاه کاملا علمی وارد فعالیت شد. برای اینکه با خود گفت اول باید جامعه را بشناسد. در ضمن یک افق دید بلند داشت. مجلس اعلای شیعه را که درست کرد، اسمش شیعه بود؛ ولی همه شیعیان آنجا بودند. برخی پزشکان شیعه بودند که هم کمونیست بودند و هم عضو مجلس! ایشان نگفتند که شماها نمیتوانید بیایید. همه خودی بودند و همه را جذب کرد. با اینها چنان با محبت برخورد کرد که گویی از هر مسلمانی مسلمانترند. هیچوقت این مرز بندیهایی را که ما امروز در کشورمان مشاهده میکنیم، نداشت. البته در همان حال در هر مسألهای، خط مشی و مواضع خودش را داشت؛ خیلی محکم هم پای آنها میایستاد و حسابی کار میکرد و هرگز تسلیم نمیشد. با این حال دقیقا توجه داشت و میدانست که چرا برخی شیعیان رفتند و کمونیست شدند. برای اینکه محرومترین قشر بودند. اینها را همه میدانست و وسعت دیدشان بسیار قابلتوجه بود. بعد هم ایشان به سه زبان اشراف داشتند. فارسی که زبان مادری ایشان بود. عربی هم که حرف میزدند. فرانسه و انگیسی هم بلد بودند و البته فرانسه ایشان خیلی بهتر از انگلیسی ایشان بود. از طرفی بسیار اهل مطالعه بودند.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری «النشره»، «حسن یعقوب»، نماینده سابق پارلمان لبنان و فرزند شیخ محمد یعقوب از همراهان امام موسی صدر در سفر بی بازگشت به لیبی گفت که اطلاعاتی در داست دارد که نشان میدهد امام موسی صدر و همراهانش زنده هستند.
وی با اشاره به دست داشتن احتمالی رژیم صهیونیستی در پرونده ربوده شدن امام موسی صدر و دو همراهش در جریان سفر به لیبی گفت: عدم بازگشت امام موسی صدر به لبنان از دو جهت برای اسرائیل اهمیت داشت نخست اینکه این رژیم از اقدامات امام موسی صدر ضرر دیده بود به گونهای که امام موسی صدر 4 روز قبل از مذاکرات کمپدیوید ربوده شد.
حسن یعقوب در بیان دلیل دیگر در نقشه ربایش امام موسی صدر گفت: زمان حمله اسرائیل به لبنان و هنگامی که امام موسی صدر متوجه شد که نمیتوان از طریق سازمان ملل برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی اقدام کرد مقدمات برگزاری تظاهرات بزرگ مردمی به سوی جنوب لبنان را فراهم کرد و امور مربوط به ساماندهی تظاهرات و جمعآوری مردم لبنان از طیفها و طوائف مختلف را آماده کرده و قرار بود پس از بازگشت از لیبی این راهپیمایی را برگزار کند.
این نماینده سابق پارلمان لبنان تاکید کرد که مسئولیت سرنوشت امام موسی صدر و دو همراهش بر گردن کسانی است که در رسیدگی به این موضوع تعلل میکنند.